اسیدپاشی پایان زندگی نیست! این حادثه تلخ می تواند به طور کلی بر روی وضعیت جسمی و روانی فرد مورد حمله تاثیر منفی بگذارد و زندگی او را تغییر دهد اما نباید تصور کرد که بعد از مورد اسیدپاشی قرار گرفتن، دیگر زندگی فرد تمام شده و امیدی به بازگشت او به جامعه نیست. با خواندن این مطلب از سایت کلینیک جردن، پیشتاز درمان عوارض پوستی بعد از اسیدپاشی در کشور خواهید توانست به دید بهتری درباره این اتفاق دست پیدا کنید. با ما همراه باشید.
اسیدپاشی چیست؟
خشونت اسیدی یا اسیدپاشی استفاده عمدی از اسید برای حمله به یک انسان دیگر است. چنین حملاتی خسارات وحشتناک انسانی، پزشکی و جراحی به جا می گذارد. عبارت “اسیدپاشی” به حملات فیزیکی اشاره می کند که در آن اسید یا مواد خورنده ای بر روی فرد دیگری به قصد “تضعیف، تغییر شکل، شکنجه یا کشتن” پرتاب می شود. حمله اسیدی نشان دهنده یک نوع حمله وحشتناک است که در بسیاری از کشورها گزارش شده است. در بنگلادش و هند یک جنایت جنسیتی است که به روابط عاطفی مثل، ازدواج یا جهیزیه مرتبط است.
در بررسی های محققین ثابت گردیده که اسیدپاشی می تواند یک نوع خشونت ویرانگر باشد، زیرا اغلب با آسیب های شدید، دائمی، ناتوان کننده و از دست رفتن عملکرد بافت و اندام همراه است. شیوع این نوع خشونت در بین گروه های مختلف فرهنگی و قومی بسیار متفاوت است و انگیزه های پشت چنین رویدادهایی نیز تفاوت دارند. در مطالعات اپیدمیولوژیک در خصوص حملات اسیدی به خوبی ثابت شده است که اسیدپاشی در کشورهای در حال توسعه شیوع بیشتری نسبت به کشورهای توسعه یافته روی می دهد. به عنوان مثال، درصد سوختگی های شیمیایی ناشی از حمله اسیدپاشی در یک مطالعه در مدت زمان مشابه در انگلستان 8 بود، در مقایسه با 83 کیس در یک مطالعه در کامبوج و 92 در بنگلادش.
میزان شیوع اسیدپاشی در ایران و دیگر کشورها
به طور کلی، به نظر می رسد دو نوع متفاوت از فراگیری اسیدپاشی در کشورهای در حال توسعه وجود دارد .در کشورهایی مانند بنگلادش، هند و کلمبیا، تقریباً زنان منحصراً قربانی اسیدپاشی می شوند و انگیزه ها اغلب با پس زدن احساسات عاطفی و یا پیشنهاد ازدواج است.در کشورهای دیگر، مانند اوگاندا و جامائیکا، رایج ترین انگیزه برای اسیدپاشی به عنوان بخشی از سرقت و قاچاق مواد است و مردان بیشتر از زنان قربانی می شوند.
جامائیکا، بنگلادش و تایوان بیشترین میزان اسیدپاشی را دارند. در ایران، از 121 مورد آسیب شیمیایی که بین سال های 2003 تا 2008 گزارش شده است، ده مورد تجاوز جنایی بوده است به گفته محققین، این اسیدپاشی ها همواره با دلیل فقر، جنایت و مسائل اجتماعی مانند مشکلات زناشویی (به عنوان مثال، رد پیشنهاد ازدواج یا طلاق) همراه بوده است.
بیشترین تعداد موارد اسیدپاشی تا کنون در بنگلادش رخ داده است که 3000 مورد از سال 1999 گزارش شده است، اگر چه میزان آن کاهش یافته است، با 116 مورد در سال 2009 در مقایسه با 367 مورد در سال 2002. قربانیان این خشونت در بنگلادش اغلب زنان جوانی هستند که از پذیرفتن پیشنهاد ازدواج یا برقراری رابطه جنسی خودداری کرده اند. همچنین در پی اختلافات مربوط به مالکیت یا مهریه یا به عنوان بخشی از خشونت خانگی عمومی تر گزارش شده است.
همچنین انگیزه های مشابه در پشت اسیدپاشی در هند نهفته است، اگرچه به نظر می رسد تعداد افراد در آن کشور به طرز نگران کننده ای در حال افزایش است. ظاهراً ریختن اسید در چشمان 33 زندانی بین 1979 تا 1980 در باگالپور هند، توسط پلیس برای ایجاد رعب و وحشت در مظنونان انجام شده است.
در پاکستان تعداد قربانیان اسیدپاشی سالانه از 65 در سال 2010 به 150 در سال 2011 افزایش یافته است.گروه های تبهکار ممکن است از حملات اسیدی به عنوان نوعی تنبیه یا ارعاب استفاده کنند. در انگلستان افزایش چشمگیری در موارد حملات اسیدی رخ داده است و تعداد آن ها از 228 نفر در سال 2012 به 601 مورد در سال 2016 افزایش یافته است. بیشتر حملات در لندن اتفاق می افتد و اغلب شامل باندهای خیابانی می شود که از “حمله به صورت” استفاده می کنند و بیشتر جنایتکاران و قربانیان اسیدپاشی در این کشور، برخلاف ایران، مرد هستند.
به طور کلی گزارش های مربوط به حملات اسیدپاشی از بسیاری از کشورها از جمله جامائیکا، ایران، تایوان، کلمبیا، نپال، اوگاندا، کامبوج، ایالات متحده، چین، آفریقای جنوبی، عربستان سعودی و نیجریه گزارش شده است که در یک مطالعه 5.7 درصد از کل بیماران سوختگی را شامل می شوند.
اسیدپاشی چگونه انجام می شود؟
روش و نوع اسیدی که برای حملات اسیدپاشی مورد استفاده قرار می گیرد، قطعا برای آسیب رساندن و لطمه زدن به قربانیان طراحی شده است، نه این که آن ها را بکشد، بنابراین باعث رنج های جسمی و احساسی طولانی مدت می شود. افزایش تعداد موارد در جوامع مختلف نگران کننده است، اگر چه تغییرات قانونی و کمپین هایی مانند “اسید فروشی را متوقف کنید” قطعاً ابتکارات بسیار مثبتی در این زمینه هستند.
در این حملات معمولاً از سولفوریک و اسید نیتریک استفاده می شود، اما گاهی اوقات ممکن است محلول های قلیایی قوی مانند هیدروکسید سدیم جایگزین شوند، به ویژه اگر دسترسی به اسیدهای سولفوریک و اسید نیتریک محدود شده باشد.
میزان مرگ و میر بر اثر اسیدپاشی
اثرات سوزاننده و خورنده بسته به قسمتی از بدن که مورد هدف اسیدپاشی قرار گرفته است، متفاوت است، اما از آن جا که بسیاری از حملات ناحیه صورت و سر را شامل می شود، نقص ها و ضایعات سوختگی نیز به این ناحیه محدود می شود اما با توجه به اهمیت اندام های حیاتی همین ناحیه محدود تبعات و عواقب جبران ناپذیری را به دنبال دارد.
حملات شدید ممکن است به دلیل اثر فوری سوختگی و خورندگی اسید و با ایجاد نقص و نارسایی چند عضو منجر به مرگ شوند. با این حال، از آنجا که سر اغلب هدف قرار می گیرد، معمولا کمتر از 20% سطح کل بدن قربانی دچار سوختگی می گردد و بنابراین زنده ماندن طبیعی است، به طوری که در یک مطالعه ایرانی تنها 8.1% حملات اسیدپاشی منجر به مرگ و میر شده است.
یک مطالعه بریتانیایی گزارش شد که تنها 2 مورد جراحات تهدید کننده و منجر به فوت داشته اند. اما در قربانین اسیدپاشی، خودکشی به دلیل اثرات مخرب و ویران کننده روانی و عاطفی ناشی از ناهنجاری های بدنی و دفرمه شدن ارگان ها قربانی بسیار رایج تر است. بازماندگان اغلب از تعاملات اجتماعی اجتناب می کنند و به عنوان رانده شده و منزوی زندگی می کنند. در مطالعه ای که بر روی بازماندگان و قربانیان حملات اسیدپاشی در بنگلادش انجام شده است برآورد شده است که بیش از دو سوم این افراد دچار اضطراب، افسردگی و استرس پس از سانحه شده اند.
اقدامات انجام شده برای کنترل اسیدپاشی
در هند قدم هایی برداشته شده است تا فروش اسیدها به صورت قانونی محدود شود و اسیدپاشی به عنوان یک جرم و سلاح غیرقابل حمل شناخته شود، اما با توجه به تداوم این حملات اثربخشی این مورد زیر سوال رفته است.
با توجه به محدودیت منابع مراقبت های بهداشتی در کشورهای در حال توسعه، هزینه انسانی غم انگیز این حملات کافی نیست، بار جراحی، پزشکی و اقتصادی قابل توجه و هزینه های گزاف باید این را در نظر داشت که در بسیاری از کشورها این خدمات در قالب خدمات عمومی و دولتی نبوده و بار مالی زیادی را علاوه بر مشکلات روحی حمله به قربانی وارد می کند.
با این حال، تا به امروز، بیشتر مطالعات مربوط به اسیدپاشی روی جمعیت شناسی قربانیان و مهاجمان، انگیزه ها، محل و میزان سوختگی متمرکز شده است و مطالعات در خصوص نحوه درمان و رسیدگی های پزشکی به این بیماران و اختصاص محل تامین هزینه های درمان برای حمایت از این بیماران بسیار کم است.
به عنوان نمونه در دیوان عالی هند تصویب گردید که، قربانیان حملات اسیدپاشی دارای حقوق یکسان با افراد معلول باشند، دیوان عالی هند به دولت های مرکزی و ایالتی این کشور دستور داده است که قربانیان حملات اسیدپاشی را در مزایای معلولیت قرار دهند تا بتوانند به طرح های مختلف رفاهی از جمله دسترسی به مشاغل دولتی دسترسی داشته باشند.
در ایران نیز در سال 98 در راستای حمایت از قربانیان اسیدپاشی و مقابله جدی با این تهاجم قانون تشدید مجازات اسیدپاشی و حمایت از بزه دیدگان ناشی از آن مورد تصویب مجلس شورای اسلامی قرار گرفت. حملات اسیدپاشی باید پوشش وسیع تری از رسانه های فعلی داشته باشد: اطلاعات دقیق در مورد پیامدهای برگشت ناپذیر و وحشتناک جنایت و مجازات های قانونی باید برای عموم تأکید شود.
علاوه بر این، آموزش در مورد مسائل ایمنی می تواند میزان سوختگی های شیمیایی و پیامدهای آن را کاهش دهد. استراتژی های پیشگیری باید در سطح ملی هماهنگ شوند. قربانیان – اغلب از مناطق کم بهره اجتماعی – اقتصادی – می باشند که باید بهترین مراقبت های پزشکی ممکن را، ابتدا در محل و سپس در یک مرکز تخصصی دریافت کنند.
آسیب ها و عوارض به جا مانده از اسیدپاشی
تغییر شکل دادن اثرات فیزیکی چنین سوختگی های شیمیایی بسیار ویران کننده است، کوری ناشی از سوراخ شدن قرنیه، تغییر شکل بینی، میکروستومی و انقباضات ناتوان کننده از جمله عوارض ثبت شده می باشد. علاوه بر این، تأثیرات بلندمدت اجتماعی و روانی برای مبتلایان بسیار زیاد است، با اختلال در توانایی یافتن شغل، انزوای اجتماعی و افسردگی که همه پس از حمله بسیار رایج هستند.
در بازماندگان و قربانیان ممکن است تغییر شکل شدید بینی با ریزش پل و تنگی سوراخ های بینی، تخریب غضروف گوش و بافت نرم با ناشنوایی، از بین رفتن و یا برگشتن پلک ها و یا چشم ها با نابینایی، از دست دادن لب ها با تنگی دهان ایجاد شود.
همچنین مشکلات در خوردن، آشامیدن و صحبت کردن، اسکارهای متراکم گردن که حرکت سر و گردن را محدود می کند و اسکارهای انقباضی شانه ها که باعث محدود شدن حرکت بازو می شود نیز در این بیماران یسته به میزان اسید پاشیده شده رایج است، همچنین استنشاق بخارها ممکن است باعث آسیب به دستگاه گوارش فوقانی، مری و ریه ها شود .ممکن است موها از بین رفته و سوختگی های عمیق حتی باعث آسیب به استخوان جمجمه شده باشد.
در اکثریت قریب به اتفاق قربانیان کمتر از 20 درصد از کل سطح بدن دچار سوختگی می شوند، اما با توجه به ماهیت مزمن برخی از درگیری ها، حتی تحمل این درصد نیز میتواند بسیار آزار دهنده و شکنجه وار باشد. در مطالعات مشخص شده سوختگی هایی که بیش از 50 درصد سطح بدن را پوشش می دهند، به طور یکنواخت کشنده بودند.
اما همان طور که در برخی از موارد مرگبار گزارش شده است، آسیب واقعی حملات اسیدی را نمی توان تنها با ویژگی های فیزیکی و مقدار جراحات ناشی از اسیدپاشی در نظر گرفت به عنوان مثال در گزارشی در کامبوج یک دختر 19 ساله که تنها 7 درصد دچار سوختگی شده بود، به دلیل ضربه روانی ناشی از جراحات خودکشی کرد.
بسیاری از محققین در مطالعات خود ثابت نموده اند که، میزان تأثیر روانی اجتماعی با میزان آسیب های جسمی و فیزیکی فرد ارتباط ندارد. تاکنون هیچ مطالعه دقیقی وجود ندارد که به طور خاص به تأثیر روانشناختی خشونت اسیدی بپردازد. قربانیان حمله اسیدپاشی نیاز به مدیریت فشرده و دقیق درمانی و جراحی دارند، به طوری که هر بیمار به طور خوش بینانه دو عمل انجام می دهد و بسیاری از آنان به طور متوسط به ده یا تعداد بیشتری عمل نیاز خواهند داشت.
رسیدگی به این بیماران در زمان حاد بسیار بسیار حائز اهمیت و حیاتی می باشد، که اغلب نیاز به دبریدمان و پانسمان های های مکرر و پیوندهای متعدد پوست خواهند داشت و بسیار بیشتر از بیماران مزمن به عمل های جراحی حیاتی نیاز دارند. با توجه به تعدد عمل های جراحی در دوران حاد خطر جانی همچنان این بیماران را تهدید می کند که می تواند از دلایل آن، سپس شدید بافت ها پس از انقباض و خوردگی عروق و همچنین عوارض بیهوشی و ناتوانی در حفظ راه های هوایی در سوختگی های شدید گردن را نام برد.
علاوه بر خطرات جسمی و آسیب های روحی ناشی از عمل های جراحی مکرر یکی از مهم ترین نکات حائز اهمیت در این درمان ها، هزینه های زیاد و سرسام آور آن ها می باشد که تنها به دوران حاد بیماری و جراحی ها محدود نشده و همچنان در دوران پسا درمان بار توانبخشی بیماران از جمله فیزیوتراپی و آموزش حرفه ای و روان درمانی بیماران نیز باید در نظر گرفته شود، که جنبه های مهمی از رویکرد جامع مراقبت از آن ها است.
در مطالعات، درصد عمده ترین عوارض سوختگی با اسید، انقباضات ناشی از سوختگی بود که 32.3٪ دارای یک انقباض منفرد در یک ناحیه از بدن و 15.2٪ از انقباضات متعدد (همانند جمع شدگی و چسبیدن انگشتان و مجراهای بویایی) رنج می بردند .اثرات مضر بر بینایی یا نابینایی کامل در 13.9٪ رخ داده است .عفونت ها (از هر نوع) 9.1 بسیار آزادهنده است. عمده عوارضی که ممکن است ایجاد شود در جدول زیر نشان داده شده است.
نسبت تحت تاثیر قرار گرفته | عوارض سوختگی با اسید |
---|---|
32% | انقباض دائمی و کوتاه شدن یک عضله (بدشکلی) |
15.2% | انقباض های دائمی چند گانه |
13.9% | نابینایی یا کم بینایی |
9.1% | بروز عفونت |
6.5% | اسکارهای کلوئید |
5.2% | برگشت پلک به خارج |
3.9% | اسکارهای هایپرتروفیک |
1.3% | آسیب ملتحمه چشم |
همانطور که پیشتر گفته شد با توجه به تعدد بافت ها و اندام های درگیر در سوختگی با اسید و عمق نفوذ اسید و جراحت برای این بیماران اقدامات درمانی و جراحی های چند گانه در گذر زمان مورد نیاز می باشد.
پوست، اولین سپر مقابل اسیدپاشی
عمده ترین و شایع ترین بافت درگیر در این نوع حملات اسیدپاشی، بافت پوست می باشد و علاوه بر عوارضی که در جدول فوق ذکر شد، بسیاری از بیماران در ناحیه سوختگی با از بین رفتن کامل بافت طبیعی پوست، و تحلیل درم و هایپودرم (انتهایی ترین لایه پوست) حتی تا استخوان، فولیکول مو خورد را از دست داده و دچار طاسی در ناحیه سوخته با اسید میشوند که با توجه به درگیری بیشتر این نوع حملات با صورت قربانی، این بیماران بعضا به طور کامل موی سر، ابرو و پلک خود را به طور دائمی از دست می دهند.
اولین اقدامات سرنوشت ساز بعد از اسیدپاشی
آسیب ناشی از سوختگی اسیدی بستگی به غلظت و مقدار محلول اسیدی استفاده شده و مدت تماس با پوست دارد. آسیب های اسیدپاشی در ابتدا با خنثی سازی محلول تحریک کننده درمان می شوند. پوست آسیب دیده باید حداقل 30 دقیقه با آب مقطر شسته شود، حتی ثابت شده است که استفاده از عوامل خنثی کننده مزیتی نسبت به رقیق شدن با آب ندارند و فقط می توانند درمان را به تأخیر بیندازند و به دلیل واکنش های گرمازا ممکن است آسیب را بدتر کنند. پس از درمان اولیه، این بیماران باید برای درمان جراحی و پزشکی خاص به مرکز تخصصی ترمیم پوست منتقل شوند.
پروسیجرهای درمانی عوارضی پوستی اسیدپاشی
طیف وسیعی از پروسیجرها و اقدامات بر روی افراد دارای علائم ناشی از سوختگی با اسید انجام می شود که در گام نخست سه عمل بسیار متداول در دستور کار قرار خواهند گرفت و سایر تکنیک های ترمیمی و چشمی هم در ادامه مورد اجرا قرار می گیرند.
برای بیماران حاد، دبریدمان به علاوه پیوند پوست و برداشتن زخم در همان زمان متداول ترین عمل بود که 54.0٪ از حجم کار جراحی را شامل می شد. پیوند پوست به تنهایی (از جمله برداشتن زخم، با ضخامت کامل یا بخشی از بافت پوست) رایج ترین روش بعدی در این گروه (21.9) بود، در حالی که جراحی پلاستیک به طور همزمان یا خیر همراه با سایر عملیات آزادسازی بافت های منقبض شده و دچار جمع شدگی %15.8 از سهم پروسیجرهای درمانی را شامل می شود.
در مقابل، در بین بیماران مزمن بعد از گذشت التهاب سوختگی اولویت انجام پروسیجر ها تغییر خواهد کرد به طوری که 51.1 از عمل های انجام شده پلاستیک های یا سایر پروسیجرهای رسیدگی به انقباضات سوختگی در اولویت قرار خواهد گرفت. سپس دبریدمان در نقاط سوختگی رایج ترین عمل جراحی بعدی (19.8٪) بود و پیوند پوست 19.0 درصد از عملها را در بیماران مزمن نشان می دهد.
همچنین در کلیه بیماران در صورت تضمین زنده ماندن بیمار، همزمان با وجود اندیکاسیون رسیدگی به بینایی و آسیب چشمی، به لحاظ اهمیت این نوع صدمه درمان های لازم احیای بینایی همزمان در فاز حاد و مزمن سوختگی در کنار سایر درمان ها پیگیری خواهد شد.
درمان عوارض پوستی اسیدپاشی در کلینیک جردن
امروزه با پیشرفت علم و دانش نوین طب بازساختی و استفاده از سلول های بنیادی در کنار مهندسی بافت می توان نتایج بسیار مطلوبی در پروسیجر های درمانی این بیماران مشاهده نمود که مستلزم تشکیل کارگروه های ویژه تخصصی به جهت برنامه ریزی و تبادل دانش بین رشته ای متخصصین برای کمک موثر به این بیماران می باشد.
کلینیک جردن یکی از مرکز پیشرو در درمان این بیماران عزیز بوده است و تاکنون موفق شده است نتایج مثبت و رضایتمندی این بیماران در مراجعاتشان به دست آورد که باعث دلگرمی و افتخار است. انجام پروسیجرهای درمانی با توجه به تحلیل کامل بافت پوست و از بین رفتن زیر ساخت بافت در این بیماران با انجام روتین این پروسیجرها متفاوت بوده و نیاز به فراهم کردن بستر مناسب درمان وجود دارد.
در کلینیک جردن علی رغم تخریب کامل پوست آسیب دیده با استفاده از متد نوین و با تکیه بر طب بازساختی، پروسیجرهای متعدد و مکملی از جمله کاشت مو و کاشت ابرو با نتیجه مطلوب و همچنین بهبود تظاهرات کلوئیدی و هایپرتروفیک در اسکار های این قربانیان انجام گردیده است.
سابقه درخشان کلینیک جردن در درمان قربانیان اسیدپاشی
در مورد خانم (م، ع) قربانی اسیدپاشی در اولین مراجعه به کلینیک جردن در تاریخ 18/8/ 99 از جمله اقدامات انجام شده برای ایشان ابتدا برای تمام نواحی صورت چربی فرآوری شده و غنی شده با سلول های بنیادی SVF تزریق شد و سپس پس از یک ماه با آماده شدن و تغذیه بافت های زیرین پوست سطح پوست با چند نوع از لیزرهایablative و لیزر فرکشنال مورد درمان قرار گرفت که سبب تحریک بیشتر سلول ها در ناحیه درم گردیده و تحریک کلاژن سازی و برگشت خاصیت الاستیسیته و پلاستیسیتی پوست را به دنبال داشته و ظاهر مطلوب سطح پوست را بعد از شش ماه شاهد بودیم.
دومین مرحله تزریق چربی به جهت از بین رفتن بافت های فیبروتیک در ابتدای تیر ماه 1400 و 6 ماه بعد از شروع درمان انجام شد. فاکتورهای رشد موجود در بافت چربی فرآوری شده به روند بهبود و کلاژن سازی و تغذیه سلول های در حال بازسازی این بیمار کمک خواهد نمود و روند درمان ادمه خواهد داشت.
در مراجعه آقای (ص، ح) قربانی اسیدپاشی با شکایت از بین رفتن کامل فولیکول های مو در ناحیه ابرو و درمان های ناموفق قبلی، که به کلینیک جردن مراجعه نموده بودند ابتدا برای ایجاد شرایط مطلوب کاشت، در نواحی فیبروتیک و منقبض شده به طور مختصر سابسیژن انجام و سپس با تزریق چربی بستر لازم برای پیوند فولیکول های مو ایجاد شد که نتایج و رضایت مندی بسیاری را به همراه داشت.
امید است تا در کشور عزیزمان با ارتقا فرهنگ و دانش عمومی دیگر شاهد این نوع حوادث دلخراش نباشیم، کلینیک جردن خود را متعهد میداند با تمام توان و اعتماد به متخصصین عزیز با دانش نوین طب بازساختی خود در کنار این قربانیان باشد تا التیامی هرچند ناچیز بر جراحات و آسیب های روح و جسم این عزیزان باشد.