پاتوژنز یا بیماری زایی
تطابق بالای MPHL2 در بین دوقلوهای تک تخمکی نشان دهنده یک استعداد ژنتیکی قوی است. وراثت چند ژنی است و تعدادی مکان ژنتیکی دخیل هستند، از جمله آنهایی که گیرنده آندروژن، گیرنده استروژن-β و آنزیم آروماتاز که تستوسترون را به استرادیول تبدیل می کند را رمزگذاری می کنند.
و در حالی که مهار بیوسنتز یا عمل آندروژن باعث توقف پیشرفت MPHL می شود، این تنها تا حدی پروسه کوچک شدن یا مینیاتوری شدن مو را معکوس می کند.
ژنهای دخیل در MPHL شامل ژنهایی هستند که هیستون داستیلازها 3(HDAC) 4 و 9 و WNT مولکول WNT10 را کد میکنند.
مسیر سیگنال دهی WNT نقش کلیدی در رشد فولیکول مو دارد.
در مردان، بیان AGA به طور خاص با هورمون آندروژن دی هیدروتستوسترون (DHT)4 مرتبط است. تستوسترون توسط آنزیم 5α-ردوکتاز به DHT تبدیل می شود که سه ایزوآنزیم از آن وجود دارد.
نوع 1، 2، 3 که دومی توسط ژن های جداگانه کدگذاری می شود و در بیان و فعالیت آنها در بافت های مختلف متفاوت است. به عنوان مثال، نوع α5-ردوکتاز1 عمدتاً در غدد سباسه و کبد وجود دارد، در حالی که نوع α5-ردوکتاز2 در فولیکول های موی سر، ریش و سینه و همچنین در کبد و پروستات غالب است. نوع 3 در سراسر اپیدرم و درم یافت می شود، اما نقش عملکردی آن هنوز مشخص نشده است. شایان ذکر است، فقدان ژنتیکی α5-ردوکتاز نوع 2 از رشد AGA مردانه جلوگیری می کند. در نمونههای بیوپسی پوست سر بهدستآمده از مردان مبتلا به AGA، فعالیت 5α ردوکتاز و سطح DHT در مقایسه با پوست سر غیر طاس افزایش یافته است.
در ظاهر فولیکولهای مو و ساقههای مو مینیاتوری شده و کاهش سطح آن در پوست و خون با معکوس شدن پروسه کوچکسازی مو همراه است.
زنانی که مدت کوتاهی پس از بلوغ دچار طاسی می شوند، اغلب دارای سابقه خانوادگی مثبت برای ریزش مو با الگو در اعضای خانواده خود چه در مردان و زنان هستند. در زنانی که در طول دوره پیش از یائسگی و یائسگی دچار آلوپسی با الگو می شوند، ممکن است به دلیل استعداد ژنتیکی و همچنین تغییر در متابولیسم آندروژن در سطح فولیکول مو و تغییرات هورمونی سیستمیک باشد.
به ندرت، AGA در کودکان پیش از بلوغ (سن 6تا 10 سال) ایجاد می شود. پسران و دختران مبتلا الگوی 5FPHL را بدون رکود دوگیجگاهی نشان میدهند و سابقه خانوادگی قوی AGA (حداقل در یکی از والدین) دارند. هیچ مدرکی دال بر غیرطبیعی بودن سطح تستوسترون در گردش یا بلوغ زودرس یافت نشده است.
با استفاده از آرایههای بیان ژنی از بیوپسیهای پوست سر مردان مبتلا به AGA، بیان ژنی که پروستاگلاندین D2 سنتتاز را کد میکند در پوست سر طاس در مقایسه با پوست سر مودار مشاهده شد. پروستاگلاندین D2 سنتتاز، پروستاگلاندینH2- (PGH2) را به پروستاگلاندین-D2 (PGD2) تبدیل می کند. افزایش سطح PGD2 در پوست سر طاسی نیز مشاهده شد و در ریزنمونههای فولیکولهای موی انسان، PGD2 رشد مو را مهار میکند. این مهار رشد مو توسط PGD2 نیاز به تعامل با یکی از گیرنده های آن دارد که امکان یک هدف درمانی بالقوه را افزایش می دهد.
ویژگی های بالینی
MPHL متقارن و پیشرونده وهمراه با برخی تغییرات در الگو است. همیلتون و سپس نوروود ابتدا الگوهای AGA مردانه را بر اساس رکود پیشانی و فرونتال و همچنین نازک شدن تاج سر طبقه بندی کردند. گاهی اوقات، یک الگوی “نوع مردانه” با نازک شدن پیشانی گیجگاهی و تاج سر در زنان دیده می شود و سپس آنها را نیز می توان با سیستم همیلتون یا نوروود طبقه بندی کرد.
آسيب شناسي
موهای سر به صورت خوشههایی (واحدهای فولیکولی) متشکل از سه تا پنج فولیکول تولید کننده شفت که توسط یک عضله منفرد ارکتور پیلی نگه داشته میشوند، وجود دارند. یکی یکی، با کوچک شدن فولیکول ها، واحدهای فولیکولی در نواحی نازک شده پوست سر شروع به تولید تنها یک یا دو موی انتهایی می کنند. هنگامی که تمام فولیکول های یک واحد فولیکولی کوچک می شوند، طاسی مشاهده می شود. یافتههای هیستوپاتولوژیک MPHL و FPHL در مقایسه با فولیکول های طبیعی مو به شرح زیر میباشد:
تعداد کل فولیکول ها طبیعی است و التهاب قابل توجهی مشاهده نمیشود.
با افزایش تعداد و درصد موهای Vellusهمراه است.
فیبروزهای متعدد وجود دارد.
افزایش تعداد موهای تلوژنی به آرامی اتفاق میافتد
پوست سر و موها در مناطقی که درگیر نیستند مانند ناحیه پسسری occiput طبیعی است.
تشخیص افتراقی
تشخیص MPHL ساده است مگر اینکه به طور تصادفی با سایر بیماری های موی بدون اسکار مانند آلوپسی آره آتا یا تلوژن افلوویوم همراه باشد. تشخیص اولیه FPHL ممکن است با یک افلوویوم تلوژن بر روی هم همزمان باشد. ریزش موی الگودار زودرس یا شدید در زنان باید احتمال هیپرآندروژنیسم پاتولوژیک را نشان دهد و آزمایشات غربالگری مناسب (تستوسترون تام و آزاد، دهیدرواپی آندروسترون سولفات و 17 هیدروکسی پروژسترون) باید انجام شود.
درمان ریزش مو با الگوی مردانه
فرمولاسیون موضعی ماینوکسیدیل (محلول 2٪، محلول 5٪، فوم 5٪) و فیناستراید خوراکی توسط سازمان غذا و داروی ایالات متحده (FDA) برای درمان مردان مبتلا به AGA مردانه تایید شده است. ماینوکسیدیل به عنوان یک اصلاح کننده پاسخ بیولوژیکی در نظر گرفته می شود و 1 میلی لیتر دو بار در روز روی ناحیه آسیب دیده اعمال می شود. شایع ترین عوارض جانبی گزارش شده خشکی و سوزش خفیف پوست سر و به ندرت درماتیت تماسی آلرژیک است. رشد موی ناشی از ماینوکسیدیل معمولاً با ریزش موهای تلوژن و بدتر شدن متناقض ریزش مو 4 تا 6 هفته پس از شروع درمان همراه است. این با ادامه درمان برطرف می شود. فیناستراید خوراکی (1 میلی گرم در روز)، یک مهارکننده α5-ردوکتاز نوع 2، در درمان طاسی در مردان موثر است. این دارو ریزش مو را در 90٪ بیماران متوقف می کند و رشد مجدد جزئی مو در 65٪ از افرادی که فیناستراید دریافت می کنند رخ می دهد. استفاده مداوم از محصول برای حفظ رشد مجدد ضروری است، که در مورد ماینوکسیدیل موضعی نیز صادق است. قطع مصرف دارو با از سرگیری ریزش مو همراه خواهد بود.
عوارض جانبی احتمالی فیناستراید شامل از دست دادن برگشت پذیر میل جنسی، کاهش حجم مایع انزال و اختلال نعوظ است که در حدود 2 درصد از مردان رخ می دهد. گزارش هایی از اختلال عملکرد جنسی طولانی مدت (سندرم پس از فیناستراید) وجود دارد، اما میزان بروز آن ناشناخته است. در حالی که بروز کلی کارسینوم پروستات در میان مردان مسن که فیناستراید 5 میلی گرم روزانه برای هیپرتروفی خوش خیم پروستات مصرف می کنند کاهش می یابد، باید به بیماران اطلاع داده شود که این دوز بالاتر با افزایش خطر تشخیص سرطان پروستات درجه بالا مرتبط است. مشخص نیست که آیا دومی نشان دهنده تشخیص بیش از حد به دلیل غربالگری پیشرفته است یا اینکه پیش بینی کننده افزایش خطر متاستاز و میزان مرگ و میر بالاتر است. با توجه به اثرات فیناستراید (1 میلی گرم در روز) بر کاهش غلظت سرمی آنتی ژن اختصاصی پروستات (PSA)، توصیه می شود که غلظت سرمی اندازه گیری شده PSA را به میزان 40 تا 50 درصد به منظور غربالگری سرطان پروستات تنظیم کنید. جایگزینی مو با جراحی، به ویژه کاشت مو و کاهش پوست سر، جایگزین هایی برای درمان آلوپسی آندروژنتیک مردانه است. درمانهای بالقوه مانند داروی خوراکی ستیپیپرانت آنتاگونیست گیرنده PGD2 نیاز به مطالعه بیشتر دارد.